منو عشقم

دوست داشتنت،

دوست داشتنت،

اندازه ندارد!

پایان ندارد!

گویی بایستی بر ساحل اقیانوس و

موج های کوچک و بزرگ مکرر را

بی انتها، بشماری...

 

[ 11 / 12 / 1392برچسب:منوعشقم, ] [ ] [ mahdiye-moradhosein ] [ ]


عشق چیزی شبیه در زدن است

عشق چیزی شبیه در زدن است
مثل دیدار ، مثل سر زدن است

هجرت خویشتن به محضر دوست
مثل پرواز ، مثل پر زدن است

سفری بین نــور و تــاریکی
سر زِ خاور به باختر زدن است

گفت و گو با نگــاه ، با ابرو
حرف دل را به یکدگر زدن است

مثل خواب است ، خواب ، اما نه
پرسه در خواب تا سحر زدن است

دشمنی در مرام حضرت عشـق
خنجر از پشت ، بی خبر زدن است

طعنه بر دوست پیش چشم رقیب
بیشتر مثل نیشتر زدن است

گفتن از عشق ، گفتن از معشوق
حرف بالاتر از خطر زدن است

باز داری ز عشق می پرسی
عشق آتش به خشک و تر زدن است

 

[ 11 / 12 / 1392برچسب:منوعشقم, ] [ ] [ mahdiye-moradhosein ] [ ]


فکر کردن به تو

 

دل خوشم با غزلی تازه، همینم کافی ست
تو مرا باز رساندی به یقینم. کافی ست!

قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست!

گله ای نیست، من و فاصلهها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست

آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن!
من همین قدر که گرماست زمینم کافی ست

من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه
برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست

فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز
که همین شوق مرا، خوب ترینم کافی ست

 

[ 11 / 12 / 1392برچسب:منوعشقم, ] [ ] [ mahdiye-moradhosein ] [ ]


پیش از آنی که با غزل آیی

 

پیش از آنی که با غزل آیی، دفترم شوره زار ماتم بود
ماه برکوی دل نمی‌تابید، خانه  ام انتهای عالم بود

کنج آیینه‌ام نمی خندید برق سوسوی کوکب بختم
بی‌سحرگاه خنده خیست، باغ بی‌باغ، قحط شبنم بود

تا رسیدی خدا تبسم کرد، با عبور تو کوچه پیدا شد
قبل از آنی که بگذری از دل، عطر در انحصار مریم بود

محو شب مانده بودم و مبهوت از خیالی که با تو زیبا شد
قد کشیدی از عمق احساسم، لرز قلبم چو شانه بم بود

بین عقل و جنون غزل رویید، شانه در شانه، خستگی خوابید
دست عشقت چه قدرتی دارد، کارد آن سوی استخوانم بود

چشم‌هایت مرا صدا می‌کرد، روح من سر به زیر می‌انداخت
رد شدم آزمون جرات را، درصد عشق‌بازی‌ام کم بود

ماه؛ بین من و تو قسمت شد، عشق از روی سادگی خندید
جای انگشت‌های حوا ماند روی سیبی که دست آدم بود

 

[ 11 / 12 / 1392برچسب:منوعشقم, ] [ ] [ mahdiye-moradhosein ] [ ]


اسم دلم

 

وقتی دلم به سمت تو مایل نمی‌شود
باید بگویم اسم دلم، دل نمی‌شود

دیوانه‌ام بخوان که به عقلم نیاورند
دیوانه‌ی تو است که عاقل نمی‌شود

تکلیف پای عابران چیست؟ آیه‌ای
از آسمان فاصله نازل نمی‌شود

خط می‌زنم غبار هوا را که بنگرم
آیا کسی ز پنجره داخل نمی‌شود؟

می‌خواستم رها شوم از عاشقانه‌ها
دیدم که در نگاهتو حاصل نمی‌شود

تا نیستی تمام غزل‌ها معلق‌اند
این شعرمدتی‌ست که کامل نمی‌شود

 

[ 11 / 12 / 1392برچسب:منوعشقم, ] [ ] [ mahdiye-moradhosein ] [ ]